خبرگزاری حوزه| موسسه انتشارات حوزههای علمیه با تمرکز اصلی بر چاپ و نشر کتب درسی حوزوی با کیفیت و قیمت مناسب، گامهای مؤثری در جهت تأمین نیازهای علمی طلاب سراسر کشور برداشته است. این موسسه با تحقق «خودگردانی»، امروز بدون نیاز به بودجه مرکز مدیریت حوزه های علمیه، هزینههای جاری را از طریق فعالیتهای خود تأمین مینماید. فراتر از کتب درسی، موسسه با چاپ موسوعههای بزرگی چون آثار آیتالله خرسان، آیتالله حائری یزدی(ره) و آیتالله میرزای نائینی(ره) و همچنین کتاب «شهدای روحانی»، نقشی ماندگار در ترویج فرهنگ کتاب و تاریخ حوزوی ایفا کرده است.
مدیرعامل موسسه انتشارات حوزههای علمیه ضمن ارائه گزارشی از فعالیت های این مؤسسه، درباره اینکه چالشهای گستردهای در فرهنگ کتابخوانی جامعه از کاهش مطالعه پایهای تا گسترش چاپهای کاذب و بحران اقتصادی ناشران و نویسندگان همچنان پابرجاست عنوان کرد: موسسه انتشارات حوزه با همکاری محققان و نخبگان دینی، میتواند با تولید آثار عمیق و در دسترس، و با الهام از رویکرد فرهنگمحور نظام جمهوری اسلامی، سهمی کلیدی در بازگشت جامعه به مطالعه فکرمند و مسئولانه داشته باشد.
برای آشنایی هرچه بیشتر با فعالیت های انتشارات حوزه های علمیه، توجه شما را به مشروح گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین حسن مولایی، مدیرعامل مؤسسه انتشارات حوزه های علمیه جلب می کنیم:
سؤال: در رابطه با کُلیّت فعالیتهای انتشارات بهویژه در یک سال اخیر و همچنین در خصوص رویکرد آینده برنامههای انتشارات برای ماههای پیشرو و سال آتی، چه رویکرد کلانی را بیشتر مدنظر دارید تا از حوزویانی که در عرصه قلم فعالیت دارند یا مراکزی که تمایل دارند از طریق مرکز مدیریت حوزه علمیه آثار خود را منتشر کنند، حمایت شود؟
ما با همکاران خود در موسسه انتشارات حوزههای علمیه توفیق داریم که در ساحت نشر معارف دینی حوزه مشغولیم و این موسسه خدمات خوبی نیز در سالهای اخیر ارائه داده است. گرچه از ابتدا منشأ برکات زیادی بوده، اما در سالهای اخیر احساس میشود که گامهای خوبی برداشته است.
پایه و اصل کار موسسه انتشارات حوزههای علمیه، کتب درسی حوزه است و مأموریت اصلی موسسه، چاپ و نشر کتب درسی با قیمت مناسب است. بر این اساس ما ملزمیم که دهها کتاب حوزوی را در طول سال با کیفیت مناسب و قیمت مناسب در دسترس حوزویان قرار دهیم.
این یک چرخه نسبتاً طولانی، سنگین و پرمسئولیتی است که موسسه انتشارات حوزههای علمیه باید هر ساله آن را انجام دهد. ما تقریباً برای اینکه در آغاز سال تحصیلی آماده ارائه خدمت به حوزویان سراسر کشور باشیم، کار خود را پیش از پایان هر سال آغاز میکنیم؛ یعنی تقریباً از ماههای دی یا بهمن، ابتدا احصاء میکنیم که چه کتابهایی برای سال آینده نیاز است و این موضوع را از حوزه استعلام مینماییم.
پس از آنکه کتابهایی که باید منتشر شوند مشخص گردید، چاپ خود را قبل از عید نوروز آغاز میکنیم؛ یعنی هنوز به ثبت تحصیلی سال جدید و حتی سال شمسی جدید نرسیدهایم که تقریباً کار خود را شروع میکنیم. بهویژه در سالهای اخیر، خداوند متعال توفیق داده که عمده کتابهای درسی قبل از عید چاپ شده باشد؛ یعنی چیزی در حدود پنج تا شش ماه قبل از آغاز سال تحصیلی، کتابها آماده باشد. و تلاش کردهایم که با توجه به شرایط اقتصادی طلاب، قیمتها نیز بهصورت نسبی متناسب با شرایط طلاب باشد.
* تأمین کتابهای درسی حوزه چند ماه پیش از آغاز سال تحصیلی جدید
تقریباً ما از اوایل تابستان یعنی دو تا سه ماه قبل از شروع سال تحصیلی کتابهایمان آماده است و پیشخوان انتشارات حوزه، کتابهای درسی را در اختیار دارد و بسیاری از طلاب از آغاز تابستان شروع به تهیه کتابهای درسی خود میکنند.
ما در دو عرصه کتابها را عرضه میکنیم؛ یکی بهصورت فیزیکی که در همینجا ارائه شده و دیگری در پیشخوانهای الکترونیکی «نور» و «مدرس»، که کتابهای درسی بهصورت الکترونیکی عرضه شدهاند.
کار دیگری که در موسسه انتشارات حوزههای علمیه در سالهای اخیر مطرح شده، موضوع «خودگردانی» است؛ که با توجه به اینکه حوزه دنبال این بود که بر پای خود بایستد، در عرصه نشر این اتفاق افتاد و امروز میتوانیم ادعا کنیم که موسسه انتشارات حوزه صددرصد خودگردان است؛ یعنی برای گردش اداری دیگر نیازی به مرکز ندارد و با فعالیتهای اقتصادی که خود دارد، هزینه نیروها و هزینههای جاری را تأمین میکند و از این پس باری بر دوش مرکز و حوزه نیست. این امر نیز تقریباً در سالهای اخیر بهآرامی آغاز شد و اکنون تقریباً این طرح بهصورت کامل در حال اجراست و از جمله اتفاقات مبارکی است که در این سالها رخ داده است.
* کتاب «شهدای روحانی» یک اثر ماندگار در تاریخ
اشاره داشتم که بیشتر عرصه فعالیت ما کتب درسی است، اما به سراغ دیگر کتابها نیز رفتهایم و کارهای بزرگی انجام شده است. یکی از کارهای بسیار مبارک انتشارات، چاپ کتاب «شهدای روحانی» بود که تقریباً میتوان گفت یک اثر ماندگار تاریخی است.
با توجه به عدم اطلاعرسانی کافی و فراگیر نسبت به شهدای روحانی و تأکید مقام معظم رهبری نسبت به «بلاغ مبین» و اینکه در بسیاری از این عرصهها باید اطلاعرسانی شود، یکی از کارهای خوبی که اکنون نشر انجام داده، چاپ این کتاب بوده است که تقریباً بیست سال زحمت کشیدهاند تا اطلاعات آن را تجمیع کنند و برای هر شهید تقریباً چهارده مؤلفه اطلاعاتی در آن وجود دارد و بیان شده است.
بر این کتاب چندبار کار شده است؛ با توجه به حساسیتی که داشت چندبار ویرایش و صفحهبندی شده و سرانجام در یک طرح جالب و جدید به زیور طبع آراسته شد. اما چاپ دوم آن را نیز در دستور داریم که پس از انجام بازنگریهای لازم، چاپ دوم هم به جامعه محققین، تاریخدانان و حوزویان عرضه خواهد شد.
یکی از تأکیدات آیتالله اعرافی مدیر حوزه های علمیه نسبت به موسسه انتشارات حوزه این بود که باید گامهای بزرگی برداشته شود و بر این اساس، این سیاست را موسسه نشر در پیش گرفته که کارهای بزرگی که در حوزه نیاز است انجام شود، به عهده بگیرد و انجام دهد.

* انتشار چهار موسوعه در سال های اخیر
ما در سالهای گذشته چهار موسوعه بزرگ را با همکاری دبیرخانه کنگرهها و برخی از مراکز و مؤسسات به جامعه علمی کشور عرضه کردهایم:
اولین موسوعه بزرگی که چاپ شد و کاری بزرگ علمی و بسیار هم جای خالیاش بود، موسوعه حضرت آیتالله خرسان بود که در چهلوشش جلد آمادهسازی و چاپ شد. موسوعه آیتالله خرسان از مجموع کتابهای پراکنده ایشان بود؛ بسیاری از کتابها را خود ایشان هم در ابتدا خبر نداشتند، یعنی مغفول بود؛ آنقدر در سالهای گذشته کتابهای متعددی نوشته بودند که بسیاری از آنها مورد توجه قرار نگرفته بود.
از طریق دبیرخانه کنگره «أمناءالرسل» ارتباطات برقرار شد و کتابها تجمیع گردید؛ برخی از کتابها از کتابخانههای مختلف جمعآوری شد و سپس در یک فرآیند سخت و سنگین، این آثار آمادهسازی شدند.
کتابهای علمی و تاریخی، آمادهسازیشان حساسیت ویژهای دارد. در یک بازه زمانی بسیار کوتاه، ما تلاش کردیم این چهلوشش جلد را آمادهسازی کنیم؛ البته برخی از آنها از قبل آماده بود -از سوی برخی مؤسسات و مراکز آماده شده بود که ما دریافت کردیم- و برخی دیگر که آماده نبود، آمادهسازی کردیم؛ اما همه آنها بهصورت همگن و هماهنگ و در یک اسلوب، در چهلوشش جلد آمادهسازی شدند و با همکاری عتبه حسینی چاپ و منتشر گردیدند.
موسوعه دوم بزرگ و مهمی که اتفاق افتاد و چاپ شد، موضوع حضرت آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری(ره) بود که در بیستودو جلد این موسوعه منتشر شد و اکنون که داریم صحبت میکنیم، چاپ دوم آن نیز بهلطف خدا منتشر شده و آنها را هم ارائه کردهایم و استقبال خوبی هم جامعه علمی از این موسوعه کرده است.
* پیشرفت های انتشاراتی حوزه تحت حمایت های مدیریت حوزه های علمیه انجام شد
همینجا فرصت را غنیمت میشمارم که از حمایتهای ویژه مدیر حوزه تقدیر و تشکر کنم. انصافاً این رویدادهایی که دارم با افتخار عرض میکنم، بدون این حمایتها اتفاق نمیافتاد و این اتفاقات مبارکی که در این سالها پیاپی رخ داده، با عنایت الهی و حمایتهای مدیریت حوزه بوده که انجام شده است.
این موسوعه در بیستودو جلد شامل کتب ایشان، تقریرات ایشان و دو جلد بهعنوان مدخل پیششماره این موسوعه است که یک جلد، زندگینامه ایشان با عنوان «مرد تدبیر و مدارا» است و جلد دیگر شامل اجازات ایشان — همه اجازات اسمیه و سایر امور — است که تجمیع شده و در یک جلد آمده است. یعنی جلد نخست، مدخلی درباره زندگینامه ایشان است که کاری بزرگ و خوبی توسط موسسه کتابشناسی انجام شده؛ اجازات را هم مرکز اسناد حوزه تجمیع کرده و مدخل دوم نیز منتشر شده است. این کار بسیار مبارکی است؛ موسوعه حضرت آیتالله حائری منتشر شده و به مجامع حوزوی و غیرحوزوی تقدیم گردیده است.
موسوعه دیگر موسوعه دوم کنگره سده و گرامیداشت عوامل آن، یعنی آیتالله حائری(ره) است؛ مجموعهای از کتابهاست که ناظر به کارکردهای حوزه در این صد سال گذشته است. ما خیلی از زحماتی که در حوزه کشیده شده و خدماتی که در حوزه ارائه شده بود را نمیدانستیم و نمیدانیم و خود حوزه نیز نمیداند. کاری که دبیرخانه سده انجام داد این بود که همه اینها را سعی کرد تجمیع کند و نهایتاً در چهل جلد تنظیم شد اما اکنون تقریباً حدود بیستوهشت جلد از آن آماده شده است.
بهعنوان مثال، کارکرد حوزه در عرصه حدیث، کار کرد حوزه در عرصه کلام، کار کرد حوزه در عرصه فلسفه، کار کرد حوزه در عرصه تفسیر نیز فعالیت داشته است. اینها تجمیع شدهاند و هر کدام در یک جلد یا بیشتر توسط محقق مربوطه آماده شده و ارائه شدهاند. ما هم یک چاپ بدوی از این بیستوهشت جلد زدهایم و دو چاپ دیگر نیز اکنون سفارشش را گرفتهایم که آنها را هم چاپ خواهیم کرد.
این موضوع، موضوع خاصی است؛ یعنی ما چون محتوای آن کارکرد حوزه است و حوزه واقعاً از کارکرد خودش آنگونه که باید مطلع نیست، کاری ویژه است و جایش بهشدت خالی بود. و از همینالآن بسیاری از افراد دنبال ایناند که تکتک این عرصهها را ببینند که چه کارهایی شده است.
* انتشار «استوانه فقاهت» برای حوزویان و «مجتهد زمانه» برای عموم مردم
موسوعه اخیر و تازهای که بحمدالله منتشر شده، نسخه حضرت آیتالله میرزای نائینی(ره) است که کاری بسیار فاخری است و در چهلویک جلد منتشر شده و جلد بسیار زیبایی دارد. در اینجا، ما سفارش دبیرخانه کنگره را داشتیم و با همکاری عتبه حسینیه و عتبه علوی انجام شد.
در اینجا باید قدرشناس بود و از همه سروران مکرمی که در این مسیر همراهی داشتند و کمک کردند، تشکر و تقدیر نمود؛ همچنین از بیت مرحوم حضرت آیتالله نائینی که همراهی کامل و تمام داشتند آیتالله شیخ جعفر نائینی و حجتالاسلام والمسلمین جواد نائینی این موسوعه با اهتمام جمعی منتشر شد.
جلد اول آن که مدخل زندگینامه این بزرگمرد فقهی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی را پوشش داده، تحت عنوان «استوانه فقاهت» در بیش از نهصد صفحه تقریباً پرداخته شده است و چهل جلد دیگر نیز شامل کتب خود ایشان، تقریرات ایشان و تقریرات شاگردانشان است که تقریباً همگی در آن آمدهاند.
کتاب «تنبیهالامه» نیز در همین موسوعه است که از کتابهای خاص ایشان است و بسیاری دنبال دیدن این کتاب و استفاده از آن هستند که با بازنگریهای ویژه و چندباره و نهایتاً توسط نوادگان ایشان، این کار منتشر شده است.
تقریباً ما در موسوعه آیتالله نائینی چند فیلتر علمی داشتهایم؛ خود آقازادگان و نوادگان گرامی ایشان بهصورت خاص بررسی میکردند، موسسه کتابشناسی شیعه بررسی میکرد و محققین خاصی نیز برای این موضوع انتخاب شدند و سرانجام کاری مبارک و فاخری منتشر شد و در کنگره اخیر رونمایی گردید و انشاءالله در روزهای آتی در نجف نیز عرضه خواهد شد.
چاپ دوم این موسوعه نیز بهلطف خدا اکنون در حال انجام است و ارائه خواهد شد.
کار مبارکی که اخیراً انجام شده و در کنار موسوعه آیتالله نائینی ارائه شده است، این است که معمولاً در این کنگرهها علما و فضلا حوزوی شرکت میکنند، اما دبیرخانه دنبال این بود که خروجی اجتماعی هم داشته باشد، لذا از زندگینامه مرحوم آیتالله نائینی کتابی تحت عنوان «مجتهد زمانه» نیز تهیه شد و با رویکردی اجتماعی که کتابی بسیار زیبا و جالبی با قطع رقعی و است؛ کتاب «استوانه فقاهت» بیش از نهصد صفحه است، اما این کتاب، سبک و جمعوجوری است که برای مطالعه مردم بسیار مناسب است. این کتاب نیز الحمدالله در سطح وسیعی چاپ شده و در کنگره ارائه شده است.
* آمادگی برای انتشار موسوعه های مختلف
ما اکنون در موسسه انتشارات حوزه یک فرآیندسازی کردهایم یا ساختار و فرآیندی را پایهریزی نمودهایم که اکنون برای تدوین موسوعهها و آمادهسازی کتابها و موسوعهها کاملاً آمادهایم؛ یعنی همزمان میتوانیم چند موسوعه را برای آمادهسازیشان اقدام کنیم. این امکان در موسسه نشر رخ داده است.
در رابطه با مجموعه آیتالله خرسان، ما تقریباً در چهار ماه این موسوعه را آمادهسازی کردیم؛ گرچه بسیاری از کتابها از قبل چاپ شده بود و آماده بود، اما همگنسازی آنها و صفحهبندیشان کار داشت و برخی از آنها نیز کار علمی داشت. اما تقریباً در چهار ماه ما تعهد کردیم که این موسوعه را از جهت آمادهسازی، کارش را انجام دهیم. اکنون این اتفاق در موسسه نشر افتاده و این آمادهسازی رخ داده و گامهای بزرگی برداشته شده است.
خبری هم نسبت به آینده بدهم: ما یکی از جاهایی که با آنها همکاری داریم کنگره «أمناءالرسل» است که کارهای بزرگی را در آینده دارد؛ از جمله کنگره مرحوم شهید سید حسن نصرالله و پس از آن کنگره مرحوم آیتالله العظمی صافی(ره) و سپس کنگره مرحوم آیتالله سید هبةالدین شهرستانی.
از همینالآن ما کارهای مطالعاتی نسبت به این سه موسوعه را نیز شروع کردهایم؛ یعنی هم نسبت به کارهایی که مربوط به آثار شهید سید حسن نصرالله، مرحوم آیتالله صافی و مرحوم شهرستانی است؛ امیدواریم در آیندهای نهچندان دور، این کارهای مبارک را نیز بتوانیم به جامعه علمی حوزه و کشور عرضه کنیم.

سؤال: در مورد موسوعه، اشاره فرمودید؛ بخش مطالعات موسوعه در موسسه امناءالرسل انجام میشود یا در موسسه انتشارات حوزه؟
اینها بهصورت طبیعی مجموعهای از محققین دارند و مؤسسات علمی که همکارند؛ مثل همین موسسه کتابشناسی شیعه و مرکز العقائدیه حجتالاسلام والمسلمین حسون. ما با یک همکاری متقابلی که برخی از کارها را آنها انجام میدهند، اما آمادهسازی کتاب را ما انجام میدهیم. سعی ما این است که عدم ورود علمی داشته باشیم در کارها؛ یعنی کارهای علمی و محتوایی را آنها انجام میدهند و بقیه کارها را ما اینجا انجام میدهیم.
مواردی هم هست که ما ورود داریم، اما بیس کار تقریباً با خودشان است. البته امناءالرسل خودش انجام نمیدهد، بلکه بهصورت اشتراکی با مؤسسات مختلف کار میکند؛ مؤسساتی که از نظر علمی توانمندند، مثل کتابشناسی شیعه یا مرکز العقائدیه؛ کار را به آنها واگذار میکند، انجام میشود و سپس به ما میدهند تا دیگر کارهای آمادهسازی و انجام را بر عهده بگیریم.
سؤال: اکنون در بازار نشر، کتب آموزشی ما در مقطع مقدماتی یا همانطور که میگویند ابتدایی و کلاسیک، اینقدر پراکندهاند؛ کتب آموزشی حوزه در عرصه انتشارات مختلفی وارد شدهاند، هم کمکآموزشی و هم اصل کتب آموزشی؛ مثل لُمْعه، اصول و منطق. آیا در این پراکندگی فکر کردهاید که منسجم شود یا نه؟
این را ممکن است مثبت ببینیم و ممکن است منفی. از حیثی مثبت است؛ کما اینکه در گذشته که حوزه شاید این تشکیلاتی که اکنون دارد را نداشت، همین کتابفروشیها و همان ناشرین، کار را اداره میکردند و اتفاقاً اکنون برخی از آنها اعتراضاتی هم دارند و میگویند: «کار را به خودمان واگذار کنید؛ ما همه کتب درسی را آنطور که خودمان میخواهیم آمادهسازی و چاپ و نشرش را انجام میدهیم و ماییم و حوزه و طلاب و عرضه و تقاضا؛ خلاصه، کار را اداره میکنیم».
اما پس از انقلاب در عین اینکه بسیاری از ناشرین واقعاً به حوزه و کتب حوزوی و دینی خدمات ماندگاری کردهاند که اینها را باید در نظر داشت که اکثر ناشرین اینگونهاند؛ ولی در مواردی، کملطفیهایی از حیث مثلاً قیمتگذاری کتاب دیده میشد که این کملطفیها حوزه را به این سمت برد و به این تصمیم رساند که بیاید خودش انتشاراتی بزند و کتابهای نو تألیف را، بهویژه خودش منتشر کند و سعی کند با قیمت مناسب به دست طلاب برساند؛ حتی زمانی کتاب با سود صفر به طلاب عرضه شد. و پس از آن بهآرامی، مثلاً هزینهها به گونهای شد که تصمیم سیاستگذاران این شد که مثلاً هزینههای خود انتشارات در قیمت بیاید. بر این اساس اکنون اینگونه عمل میشود.
اکنون تقریباً یک مدیریت نسبی در بازار داریم؛ یعنی کتابهایی که تازه تألیف شده را ما خودمان منتشر میکنیم و سعی کردهایم با قیمت نسبتاً مناسبی این کتابها را عرضه کنیم. منتها با ناشرین دیگر هم تعامل داریم؛ بسیاری از کتابها را آنها منتشر میکنند؛ برخی از مؤسسات مثل مکاسب و رسائل، کفایه و... را هم آنها منتشر میکنند و با اینها در تعامل هستیم.
سؤال: بحث کتاب و کتابخوانی ناظر بر تأکید مقام معظم رهبری و بزرگان و علمای دیگر که همه بر ایناند که ارتباطی با آن گنجینه معارف مکتب اهلبیت و تمدن اسلامی دارد. از این حیث میخواستم بهعنوان کسی که دغدغه مباحث فرهنگی دارد، بپرسم چگونه میشود از ظرفیت نخبگان حوزه، اساتید و کارشناسان، این فرهنگ کتابخوانی متناسب با فرهنگ غنی ایرانی-اسلامی ما تقویت کرد؟ چه کاری میشود کرد که حوزه بیاید و میدان داری کند؟
در یک کلام بسیار عمیق و در عین حال کوتاه، وجود مقدس امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: «نِعْمَ المُحَدِّثُ الکِتابُ»؛ این حدیث چندگانه است و میشود با نگاهی باز، این حدیث را چنین ترجمه کرد که کتاب، رسانهای بسیار خوبی است که حرفهای علمی و فرهنگی و اجتماعی را منتقل میکند؛ ساکت، بیپیرایه، صادق و گویا، حرفها را منتقل میکند.
ما وقتی که به این فرهنگ و بلندای این فرهنگ نگاه میکنیم، چرا باید چالشی در وضعیت کتابخوانی جامعه ما وجود داشته باشد؟ ما حضرت امیر را داریم با این عظمت فرهنگی؛ ما اکنون نباید در میان اخبارمان، چالش کتابخوانی داشته باشیم. یا در تعبیر دیگر، ایشان میفرمایند: «عُقولُ الفُضَلاءِ فی أطرافِ أقلامِها»؛ یعنی اگر میخواهید حرفی را بشنوید، ببینید چه چیزی قلم میزند و از قلمش چه چیزی درمیآید.
ما وقتی که به قلمور اینقدر احترام قائلیم و میگوییم که قلم گویای فکر و آن رخدادهای فکری فرد است، و امیرالمومنین (ع) این را به ما میگوید، باید مطالعه را در جامعهمان واقعاً از وجوه مختلف مورد توجه قرار دهیم.
اکنون متاسفانه همانطور که فرمودید آمارها گویای کاهش است. همین مطالعهای که داریم، مطالعه عمیق نیست. یعنی اگر بخواهیم با دقت مطالعه را رصد کنیم، دو نوع مطالعه داریم: یکی مطالعه پایهای است که شما کتابی را در دست میگیرید، میخوانید تا یادگیری داشته باشید؛ دنبال این هستید که چیزی یاد بگیرید. یکبار کتابی را میخوانید که داستانی را بخوانید، وقتتان بگذرد، سرگرمی داشته باشید؛ یا کارتونگیر شوید، به خاطر رفع آن مشکلتان به این کتاب مراجعه کنید، یک واژه را یاد بگیرید؛ یا کتابی را مثلاً در یک بخش از آن مطالعه کنید.
* آمار تأسفبار کتابخوانی و انتشار در ایران
ممکن است در این تعریف دوم، ما قائل شویم که مطالعه در جامعه ما تا حدی توسعه دارد، اما مطالعه پایهای به شدت به نظر میرسد که آمارش پایین آمده است؛ حتی پایینتر از آمارهای اعلامی. یعنی شما چند درصد از مطالعهکنندگانی که اکنون داریم را میتوانید محکم بایستید و بگویید که این مطالعاتشان پایهای است و برای یادگیری انجام میدهند؟
گرچه این عرض را هم باید خدمتتان داشته باشم که در تعریف «مطالعه» نیز اکنون اختلافنظری وجود دارد؛ اینکه مثلاً مطالعه مجازی را مطالعه بدانیم یا ندانیم؟ اگر آنها را مطالعه بدانیم، صورت مسئله و آمارها تغییر میکند. اما اگر این مطالعات مجازی و لحظهای و همه اینها را مطالعه بدانیم — که با نگاهی میشود همه اینها را مطالعه دانست — اگر همه اینها را مطالعه بدانیم، شاید آمارها ارتقاء یابد و نمودار یک وضعیت بهتری را نشان دهد. اما اینها را اگر مطالعه علمی ندانیم، به مطالعه فرهنگی ندانیم، مطالعه کاربردی و اجتماعی خودمان بدانیم، سرانه این مطالعه وضعیت خوبی را در کشور ندارد.
وضعیت کتاب نیز متاسفانه بهتبع مطالعه، وضعیت خوبی در جامعه ندارد. اکنون آمارهایی که اعلام میکنند، چیزی در حدود صد هزار عنوان کتاب منتشر میشود که از این صد هزار عنوان، چهل هزار چاپ مجدد و شصت هزار تقریباً چاپ اول است؛ در یک کشور حدود نود میلیون نفری که بسیاری از اوقات چاپها، چاپ کاذب هستند. یعنی طرف دنبال این است که برود شابک را بگیرد؛ پنج تا چاپ میکند، ده تا چاپ میکند! این اصلاً چاپ نیست؛ حتی پانصد تا یا هزار تا هم چاپ نیست.
یعنی اگر شما میخواهید کتابی را در سطح وسیع و فراگیر منتشر کنید و محتوای کتاب را به اشتراک بگذارید، باید چندین هزار کتاب منتشر شود تا به دست اهل فرهنگ و علم برسد و سپس این محتوای شما از این طریق به اشتراک گذاشته شود و دیگران بتوانند مطالب را ببینند.
اما اینکه شما کتاب را پنج تا، ده تا، پنجاه تا، صد تا یا حتی پانصد تا منتشر کنید، بسیار کمدیده میشود؛ اما مولّف یک اشتیاقی که داشته، این تقریباً پاسخش داده میشود و یک چاپ کاذبی تقریباً اتفاق میافتد. این چاپ کاذب اکنون بیشتر از چاپ صادقه است. یعنی شما اکنون چند تا کتاب میتوانید پیدا کنید؟ کاش آمارها رونمایی میکردند از واقعیت اتفاقی که در نشر در حال رخ دادن است که اکثر کتابهای ما کتابهایی هستند اینگونه منتشر میشوند. با رخداد بدی هم که متاسفانه اکنون وجود دارد و آمارهای زیر پانصد عدد هم، پانصد عدد درج می شود!
این مطلب را نمیتوان از چالشی که ما در مطالعه داریم جدا دانست. وقتی شما میرود نگاه میکنید، میبینید که کتاب در اولویت سبد کالای خانواده نیست به خاطر مشکلات معیشتی که خانوادهها دارند؛ و این بهتبع خودش در مطالعه هم نشان میدهد.

دردسرهای مؤلفین
در گذشته، مولّف وقتی کتاب مینوشت تا فارغ که میشد از تألیف، با یک اشتیاقی میآمد سراغ ناشر و میگفت: «آقا، من کتابی نوشتم» و ناشر هم یک حقالتّألیفی به او میداد، کتابش را چاپ میکرد و سودی هم ناشر میبرد. اکنون بسیار دیده میشود که مولّفی کتاب را مینویسد و میآید؛ ناشر به او میگوید: «خب، شما چقدر میخواهی پول به من بدهی تا من این کتاب را چاپ کنم؟» یا «چند درصد از کتاب را میخرید که من کتاب شما را دویست تا یا پانصد تا چاپ کنم؟» اکنون این فرمول در نشر بسیار متداول شده است که ناشر به مولّف میگوید: «ما پانصد تا چاپ میکنیم؛ شما سیصد تا را بخر از ما یا دویست تا را بخر.» یعنی مولّف تازه از تألیف فارغ شده و درآمده، تازه باید هزینه چاپ را هم خودش بدهد! در حالی که بسیاری از کتابهایی که قبلاً چاپ میشد، یک حقالتّألیف خوبی برای مولّف داشت.
مولّفین بسیاری ما داشتیم که اصلاً زندگیشان را با حقالتّألیف اداره میکردند و اکنون اصلاً صحبت از این رخدادهایی که قبلاً بوده، نیست. وضعیت مولّف اینگونه است و وضعیت مناسبی نیست؛ وضعیت ناشرین هم وضعیت مناسبی نیست.
* لزوم بررسی ضرورت یارانه فرهنگی برای سبد خانوارها
شاید بتوان این سؤال را مطرح کرد که آیا ما کنار یارانه اقتصادی که به خانوادهها میدهیم، یارانه فرهنگی هم باید بدهیم یا نباید بدهیم؟ آیا آن واجبتر از این است یا نه؟ من نمیخواهم بگویم واجبتر است یا نه؛ میخواهم عرض کنم که این سؤال قابل طرح است؛ زیرا وضعیت فرهنگی ما وضعیت خاصی است و واقعاً نیازمندیم به اینکه اتفاقی بیفتد.
اگر شما بخواهید یک تکانهای به فرهنگ کشور بدهید و فرهنگ کشور را در این عرصه یک اثرگذاری داشته باشید، با این وضعیت اقتصادی ناشر، مولّف، قیمتهای بسیار بالای کاغذ، زینک و همه فرآیندهای چاپ و نشر، اکنون در عرصه کتاب یک اتفاق جدید سخت دیده میشود؛ یعنی افق خوبی را آدم در این وضعیت نمیبیند، مگر اینکه دولت — با توجه به اینکه رویکرد اصلیاش باید فرهنگی باشد و نظام ما رویکرد اصلیاش فرهنگی است و سیاستهای مقام معظم رهبری که ابلاغ شده، این رویکرد فرهنگی را پررنگ میبیند — بر این اساس، کاری جدیدی انجام دهد.
انتهای پیام










نظر شما